ماري جوري بسيار ناراحت بود. مرغ قدقد كنان پرسيد."مارج چي شده؟" ماري جوري گفت"احساس مي كنم خاص نيستم. نه مي تونم مثل گاوهاي ديگه دوچرخه سواري كنم! نه روي دستام بايستم! احساس مي كنم خيلي معمولي ام."...

بخش 1
متوسط |
|
متوسط |
|
ماري جوري بسيار ناراحت بود. مرغ قدقد كنان پرسيد."مارج چي شده؟" ماري جوري گفت"احساس مي كنم خاص نيستم. نه مي تونم مثل گاوهاي ديگه دوچرخه سواري كنم! نه روي دستام بايستم! احساس مي كنم خيلي معمولي ام."...
هیچ دیدگاهی ثبت نشده است
برای ارسال دیدگاه وارد حساب کاربری خود شوید.